28ماهگی
28 ماهگیت مبارگ جیگر
از شب یلدا که رفتیم مهمونی تا به امروز مرتب مری میشی!
اولش با اسهال و استفراغ که دکتر گفت ویروسه بعد خوب شدی چند روز بعدش تب کردی بی دلیل
دوباره خوب شدی و باز چند روز بعد تب و سلفه خشک و بعدش حالت بهتر شد ولی الان تب و سلفه خلط دار داری یعنی تو این ماه اصلا روز خوش ندیدم از همه بدتر دارو دادن به تو تو خوابه
دیگه تقریبا شبا رو تختت نمیخوابی اگرم نصفه شب بزارمت رو تخت با گریه بیدار میشی میای پایین و میای اتاق ما و من میبرمت دوباره تو اتاقت ولی پایین تخت میخوابی نمیدونم چرا دیگه از تختت خوشت نمیاد
بیشتر شبا تو خواب گریه میکنی احتمالا خواب میبینی مطمئنم از تاریکی نیست .
عکس شب کریسمس کنار رستوران سنسو منتظر بودیم نوبتمون بشه و تو کلی از دیدن این درخت ذوق کردی
پسرک مریض من خونه خاله .حسابی هم لاغر شدی. یه شبم رفتیم بیرون من از ماشین پیاده شدم تنها رفتم کارام رو انجام دادم و تو پیش بابا بودی بعدش که اومدیم خونه دیدم رو دماغت زخمه میگم چی شده ؟ بابات میگه هیچی ،من که ندیدم !!! الان دیدم.
سواری از نوع کامیون سواری!!!!نمیگذاشتی عکس بگیرم فرار میکردی